#قسمت_ ششم
نمیتوانید خودتان به تنهایی انجامش دهید
از او بخواهید که کمک تان کند
تا شخصی را که آزارتان داد ببخشید
از او بخواهید کمک تان کند تا بدخلقی و ناامیدی را آزاد کنید.
تنفر را وقتی آن آلودگیها را خارج کنید
نه تنها احساس میکنید باری از دوشتان برداشته شده است بلکه شادی تان را پس میگیرید
دوباره شروع به رویاپردازی میکنید و متوجه فرصتهای جدیدی میشوید که خداوند برای شما نگه داشته است
سالها پیش بیماری بزرگی در روستای کوچکی در آفریقا شیوع پیدا کرده بود.
حالت تهوع و مریضی بر مردم غلبه کرده بود
بعد از چند ماه اوضاع آنقدر بد بود که مردم شروع به مردن کردند خبرها زود به شهر اصلی رسید.
متخصصانی فرستادند تا بفهمند که مشکل چیست
بعد از چندین روز آزمایش، پی بردند که آبشان آلوده است
این روستای کوچک آب خود را از جریان کوه میگرفت
محققان شروع به رفتن به بالای جریان کردند
تا بفهمند که مشکل کجاست
روزها سفر کردند
هیچ مشکلی ندیدند
در نهایت به منبع جریان رسیدند همه چیز در سطح خوب به نظر نمیرسید تصمیم گرفتند تا چندین غواص بفرستند تا هرچه بیشتر به منبع نزدیک شوند در تعجب خوک مادر پیدا کردند که تمام خوکهایش در منبع گیر کرده بودند به گونهای خوکها آن تو افتاده بودند و غرق شده بودند و درست در ابتدا تجمع یافته بودند
اکنون تمام آن آب شفاف هنگام جریان یافتن از کنار آن خوکهای مرده آلوده میشد
تمام کاری که باید میکردند این بود که خوکها را بردارند
ما همه چیزهای ناعادلانهای داریم که اتفاق افتاده است
چیزهایی که ما نمیفهمیم
اغلب به جای بخشیدن افرادی که ما را اذیت کردند
به جای رهاکردن آن اشتباه، به آن میچسبیم
مثل آن خوکها جریان مان را آلوده میکند
مطالب مرتبط
ارسال دیدگاه
ترین ها
دسته بندی دوره ها