نام این دوران و این وضعیت را هر چه بگذاریم و هر چه صدایش بزنیم، در واقع یک بحران بزرگ است. بحرانی در ابعاد جهانی و بینالمللی که هنوز در میان آن قرار داریم؛ هستیم. ما اکنون در میانه بحرانی ایستادهایم که شاید در طول تاریخ بشر، کمنظیر باشد!
از افراد کهنسال پرسیدهام آیا شبیه این دوران در طول زندگی خود داشتهاید؟ آدمهایی با حدود ۸۰ سال سن پاسخشان منفی است. تاریخ معاصر را هم که بخوانیم، کمتر شبیه این دوران و این بحران لااقل برای ایرانیان وجود داشته است. چین میلیاردها دلار ضرر کرده، اقتصاد آمریکا و غرب و سرمایه شرکتهای بزرگ دستخوش زیانهایی شده، گردشگری و هواپیمایی در سراسر دنیا تحتالشعاع قرار گرفته، مردم اکثراً نگران و پر از استرس به آینده نگاه میکنند و… . اینها در بعد بینالمللی است و در عرصه داخلی کشورمان نیز، وضعیت خیلی بحرانیتر است.
عملاً کسی به ایران نمیآید و کسی از ایران خارج نمیشود. ارتباط بین شهرها کمتر شده، مردم خانهنشین شدهاند و اکثراً قرنطینه خودخواسته هستند. مدارس، دانشگاهها، حوزهها، باشگاهها، مسابقات و مجامع تعطیل شدهاند. اقتصاد بخش خصوصی ایران بهشدت در حال افول است. کسب و کارها هر چه از مکافات تحریم و رکود و تورم سعی کردند جان سالم به در برند، در این بحران، حس میکنند که در یک باتلاق در حال فرو رفتن هستند. هتلها، رستورانها، فست فودها، رانندگان تاکسی، فروشگاههای شیرینی، پوشاک و آجیل و همچنین اکثر کسب و کارهایی که نیازهای ثانویه مردم را تأمین میکردند، اکنون مشتری ندارند. خیلی ها با وجود هزینههای زیاد، درآمدی ندارند، کارخانجات و تأمینکنندهها مشکل و اضطراب برگشت خوردن چکها را دارند و کارگران و کارمندان استرس بیکاری و تعطیلی!
با این که هر سال با چندین کارآفرین، کارفرما و کارگر در ارتباطم، در طول مدت فعالیت خود، شبیه این تجربه نکردهام و استیصال، نگرانی و استرسی که در ذهن، روان و رفتار مدیران کسبوکارها میبینم، وصف ناشدنی است. به هر حال همه ما سوار همین کشتی اقتصاد ایران هستیم و کشتیمان سوراخ شده است. از سالها قبل از چند جا سوراخ شده بود و نشتی داشت، اما تا کنون وصله و تعمیرش میکردیم و میگذشتیم. اما اکنون سوراخش بزرگتر و مهیبتر است و نگرانی ما بیشتر شده است. کشتی اقتصاد و جامعه ما اکنون، مثل کشتی تایتانیک شده، قبلاً با مشکلات و بحرانهای قبلی، آنها که در طبقات پایین بودند و مشکلات مالی بیشتری داشتند و قشر آسیبپذیر بودند، بیشتر وضعیت را حس میکردند و درد میکشیدند، اما الان آب به طبقات وسطی رسیده است، آنهایی که کسب و کارهای متوسط دارند، حس غرق شدن دارند و مشکل را لمس میکنند و گرفتارند! البته تصور میکنم آنها که طبقات بالای کشتی هستند، بعضیهایشان هنوز چیز زیادی حس نکردهاند. آنها میدانند که کشتی مشکل دارد و سوراخ شده ، اما هنوز هم در طبقه بالای کشتی، غرق شدن مردم را میبینند و شاید در حال خوردن و آشامیدن هستند و شنیدن موسیقی زنده در قسمت لاکچری کشتی!
با تمام توصیفات و شرح حالی که در بالا نوشتم، لیکن معتقدم این کشتی، عاقبت تایتانیک را نخواهد داشت. این سوراخ کشتی هم بالاخره تعمیر خواهد شد، کشتی ایران، جامعه ایرانی و اقتصاد ایرانی، ترمیم خواهد شد و گرچه با شرایطی جدید و وضعیتی متفاوت، اما دوباره روی آب خواهد رفت و به سمت جلو حرکت خواهد کرد. جامعه، فرهنگ و اقتصاد در هر شکلی، خودش را بهینه میکند و از نو میسازد، گرچه ما ضربههای مهلکی دریافت کردهایم، گرچه اقتصاد ما ظرف چند ماه آینده در بخش خصوصی، زیانهای چند هزار میلیارد تومانی خواهد دید، گرچه سرمایه اجتماعی بیش از پیش افول خواهد کرد، اما این بحران نیز به هر شکل میگذرد و کسب و کارها نیز باید بعد از آن با نوزایی و بازسازی به حیات خود ادامه دهند!
حال وظیفه ما در این میان چیست؟ اگر کسب و کاری داریم و کارفرما، مدیر یا کارآفرین هستیم، موارد ذیل را مد نظر قرار دهیم:
۱-انگیزه و امیدمان را از دست ندهیم. باور کنیم که این بحران خواهد گذشت و ما دورانی بهتر را تجربه خواهیم کرد. خدا هست، ایمان هست. توکل هست. انرژی مثبت هست و ما هم با تمام خوبیها خواهیم بود.
۲ – از اخبار نگران کننده، یأس و ناامیدی به دور باشیم. اکنون گروههایی با جهالت یا عناد، هر روزه با ساخت کلیپ و عکس و خبر دروغ، در حال پاک کردن امید و انگیزه از ذهن ما و کاشتن بذر یأس، عناد و بدبینی هستند. تا میتوانیم از این موارد دوری کنیم، استرس و ترس و نگرانی، بدترین آفت برای شما، خانوادهتان و سازمانتان است.
۳ – هوای کارمندان را داشته باشیم. نیروهای انسانی که شما ظرف روزها و ماهها و سالها جذب کرده و آموزش دادهاید، سرمایههای شما هستند. اگر روزی به اینجا رسیدید که کولر گازی و سیستم تهویه فروشگاه یا دفترتان را به خاطر مشکلات بفروشید، پس میتوانید، سرمایههای انسانیتان را هم تعدیل کنید. سعی کنید احساسی تصمیم نگیرید، اگر مشکل تأمین حقوق و مزایای آنها را دارید، نیروها را به شکلی حفظ کنید، با آنها گفتوگو کنید و مشکلات را برایشان بگویید و با هم تفاهم کنید که هر دو طرف بتوانید تا بعد از بحران کنار هم باشید و بعد از آن جبران کنید. اگر هم سرمایه و درآمد کافی دارید که این روزها، آنها محتاج حمایت بیشتر هستند؛ از آنها دریغ نکنید.
۴ – با تأمینکنندهها ارتباط بگیرید. اگر کارخانه یا فروشگاهی دارید که با تأمینکنندههای مختلفی مرتبط هستید، با آنها ارتباط بگیرید، اگر قرار است چکهایتان پاس نشود، از قبل به آنها بگویید و با آنها مصالحه و تفاهم کنید. اگر میتوانید بخشی از هزینهها و بدهیها را بدهید. سعی کنید گفتوگو کنید، تلفنهایتان را جواب دهید. آنها را توجیه کنید و البته آنها را هم درک کنید. این زنجیره، متصل و دورانی است. بدانید که آنها هم مشکل دارند، پس سعی کنید با درک متقابل، مسائل را مطرح کنید و با رفاقت و دوستی جلو ببرید.
۵ – با مشتریهایتان مرتبط باشید. خیلی از کسب و کارها قرار بوده که شب عید به مشتریهایشان، هدایای عید بدهند، اما اکنون که وضع اینگونه شده، از هم دور شدهاند. حتماً تبریک عید بگویید، اگر میتوانید هدیهای هم بدهید. با آنها تماس بگیرید، اگر نیازی دارند، تأمین کنید، اگر نزد شما چکی دارند، آنها را نیز درک کنید، با آنها راه بیایید و از این تهدید، یک فرصت برای ارتباط بیشتر و بهتر بسازید. الان زمان اثبات مشتری مداری است.
۶ – نقدینگی را تا حدودی حفظ کنید. از آنجا که معلوم نیست این بحران تا چه زمانی به طول انجامد، حتماً تا حدی نقدینگی خود را حفظ نمایید. از خریدهای بیجا، ریخت و پاش، خرید دلار، سکه، ملک، خودرو و… اجتناب کنید. حتی اگر نقدینگی ندارید، بخشی از اموال را بهصورت نقد داشته باشید تا در زمانهای حساس، برای تأمین برخی نیازهای ضروری، مبلغی موجودی داشته باشید.
۷ – از فضای مجازی غافل نشوید. اگر کسب و کار شما به شکلی است که میتوانید از طریق فضای مجازی کار فروش را انجام دهید، از آن غافل نشوید از طریق سایتهای موجود، فروشگاههای آنلاین، اینستاگرام و… با مشتریان ارتباط بگیرید، کالا را به شکل مجازی بفروشید و در منزل تحویل دهید. همواره به مشتریان این اطمینان را بدهید که کالاهای درخواستی آنها بهصورت استاندارد و ضدعفونی شده تحویلشان خواهد شد.
۸ – سوءاستفاده نکنید. برخی از ما فکر میکنیم هر واقعهای، فرصتی است برای حداکثر بهرهبرداری. شاید این بحران برای برخی شغلها و برخی کسب و کارها و برخی تأمینکنندهها، فرصت باشد، اما این زمان، زمانِ استفاده از فرصتهاست نه سوءاستفاده از آن. گرانفروشی، کمفروشی، احتکار، تقلب و… مواردی است که نیاز به گفتن ندارد و هر فرد منصف و هر انسانی میداند که در این شرایط نباید از ترس، استرس و نیاز مردم سوءاستفاده کند. هر فرد و هر شغلی در این وضعیت باید سعی کند از گرانفروشی و سوءاستفاده بر حذر باشد؛ به مردم رحم کند تا مردم هم به او رحم کند و خدا هم به او رحم کند.
سخنی هم با دیگر اقشار جامعه دارم. اگر مدیر، استاد، کارمند و کارگر دولتی هستیم، سعی کنیم وظیفهمان را به بهترین وجه انجام دهیم. سعی کنیم بار از دوش مردم برداریم. سعی کنیم هم خودمان آرامش داشته باشیم و هم به دیگران استرس جدید وارد نکنیم. آرامش روانی مردم را بیشتر کنیم. برای بهرهوری بیشتر و کمک به تمام هممیهنان عزیزمان تلاش کنیم.
اگر کارمند و کارگر بخش خصوصی هستیم، کارفرمای خود را درک کنیم. بدانیم که او هم در حال ضرر کردن است، اگر نمیتواند حقوق و عیدی ما را بدهد، با او کنار بیاییم. همراه او باشیم برای آیندهای که بهزودی خواهد آمد و جبران مافات خواهد شد. ثابت کنیم که همه عضو یک تیم هستیم و در سازمان مفید و مؤثریم! الان وقت یأس، ناامیدی و غرزدن نیست، بلکه باید سعی کنیم بهرهوری خود را بالاتر ببریم، صرفهجویی کنیم و هزینهها را پایین بیاوریم و بدون استرس و اضطراب بیجا و با امید به خدا و با انرژی مثبت به فعالیت خویش ادامه دهیم.