نویسنده: #نرگس فولادلو
قسمت اول
رابرت ساپولسکی طی چند سال گذشته درباره شدت عجیب بودن رفتار انسان ها ونقشه مغزتحقیقات فراوانی انجام داده است.
او بایک داستان درک موضوعات علمی رابری شماساده سازی میکند.
تخیل همیشه هیجان انگیزاست:
من توانستم به گارد ویژه او غلبه کنم.
ودرحالی که مثل مسلسل ام آماده شلیک بود.
به داخل مخفیگاهش هجوم بردم
به سمت کلت خود خیز برداشت.
اما من اسلحه را از دستش در آوردم.
این بار به سمت قرص سیانور خیز برداشت.
اینبار هم قرص را از دستش خارج کردم
دندان قروچه ای کردوباقدرتی فرازمینی به سمت من حمله ورشد،
با هم گلاویز شدیم و زد و خورد کردیم من توانستم او را خاک کنم.
و دستگیر کنم.
گفتم آدولف هیتلر به جرم جنایت علیه بشریت دستگیر شده ای!
اینجاست که جادوی باشکوه خیال به پایان می رسد.
و تخیلات ناپدید می شوند.
اگر هیتلر زندانی من بود چه کار می کردم؟
زمانی که فکرش را می کنم تصورش سخت نیست
نخاع اش را از گردن قطع میکردم چشمهایش را با ابزارکندی در میآوردم پرده گوش هایش را پاره می کردم و زبانش را می بریدم
او را با دستگاه تنفس تنها می گذاشتم محتاج به لوله تغذیه
عاجز از حرف زدن حرکت کردن، دیدن، شنیدن ،برای اینکه دردوسختی راحس کند، سپس به او محلولی سرطانی تزریق کنم که چرک و کورک او را فرا بگیرد تا زمانی که تک تک سلول هایش از دردجیغ بکشند. تا هنگامی که هر ثانیه برای اومانند ابدیت در جهنم بگذرد،این کاری است که من با هیتلر خواهم کرد.
از کودکی این رویا را درسر داشتم و هنوز هم گاهی اوقات… و در این زمان ضربان قلبم تند می شود همه این نقشها برای شرور ترین انسان در تاریخ جهان است.
اما مشکل اینجاست، به روح و یا شیطان اعتقاد ندارم و معتقدم شیطان به داستانها تعلق دارد.اما انسان هایی هستند که میخواهم کشته بشوند اما مخالف حکم اعدام هستم. فیلم های خشونت آمیز رادوست دارم ،اما طرفدار کنترل شدید اسلحه هستم.در حال حاضر به عنوان یک گونه ما به وضوح باخشونت مشکل داریم
ماساژ دوش حمام برای انتقال گاز سمی استفاده میکنیم،از نامه در انتقال انترکس از هواپیما به عنوان سلاح، تجاوز جمعی برای استراتژی های نظامی استفاده می کنیم
ما به طرز ناراحت کننده طبیعت خشن داریم.
نکته در اینجاست که ما از خشونت متنفر نیستیم ما از خشونت در مخالف طبع مان متنفر هستیم. و زمانی که در جای درست باشد تشویقش می کنیم مدال می دهیم و به افرادی با خط فکری مشابه رای داده یا ازدواج میکنیم زمانی که در نظر ما خشونت توجیه دارد، ماعاشقش هستیم. نکته دیگر این که علاوه بر توجه به خشونت ذاتی مان در عین حال بسیار نوع دوست و دلسوز هستیم.
پس ما چگونه بین بیولوژی خشن و رفتارهای انسانی ارتباط برقرار می کنیم، این بدترین ها و بهترین ها و تمام رفتارهای مبهم میان این دو قلمرو؟ حالا برای شروع ،بخش ملال آور، آشنایی با عوامل موثر در رفتار است. مغز شما به ستون فقرات فرمان می دهد و ستون فقرات به ماهیچه ها دستور انجام این و آن کار را می دهد،
آفرین! شما عکس العمل نشان دادید .
نکته سخت فهمیدن معنای ” رفتار” است. زیرا در این شرایط خاص شلیک کردن عملی شایسته به نظر میرسد ؛در شرایط دیگر حرکتی قهرمانی و فداکارانه، در شرایطی دست در دست انسان دیگری گذاشتن ،عمیقاً دلسوزانه و در شرایط دیگر عمیقا عهد شکنی است. چالش در درک و فهمیدن رفتارهای تحت تاثیر زیست شناسی ما هستند و این کار برای کار بسیار دشواری است .
واضح این است که شما به نتیجه ای نمی رسید،اگر فکر می کنید که مغز، هورمون ها ، ژن ها ، تجربیات خردسالی و یا مکانیسم تکاملی همه چیز را توضیح می دهند.
در عوض هر جزء کوچک از رفتار حاصل علت های متعدد است.
به این مثال توجه کنید شما مسلح هستید فقط اغتشاشی در جریان است اغتشاش، خشونت ،و مردم فرار می کنند.
غریبه ای مضطرب به سمت شما می دود. نمی فهمید که آیا وحشتزده عصبانی و یا حتی خطرناک است. در دستش وسیله ای شبیه اسلحه دارد شما مطمئن نیستید و غریبه به سمت شما در حال دویدن است و شما ماشه اسلحه را می کشید و معلوم می شود که چیزی در دست داشته تلفن همراه بوده است.
بر این مبنا ما این سوال زیستشناختی را میکنیم چه سلسله اتفاقاتی در رفتار ما موثر بوده است ؟ و چه علت هایی باعث عکس العمل ما شده است.
و این یک سوال با جواب های بی شمار است شروع می کنیم یک ثانیه قبل از شلیک گلوله در مغز شما چه می گذشت؟
این بحث ما را به بخشی از مغز به نام آمیگدالا می کشد.آمیگدالا مرکز اصلی تحلیل خشونت و ترس در مغز و آغازگر سلسلهای از پیام های عصبی که در نتیجه باعث شلیک کردن اسلحه می شود میزان فعالیت در آمیگدالا یک ثانیه قبل از شلیک گلوله چقدر بوده است؟
اما برای درک آن باید چند گام به عقب برگردیم چه اتفاقاتی در محیط داخلی آمیگدالا تا دقایقی قبل از شلیک رخ می داد؟
آیا این اتفاقات اثری بر جا می گذاشته؟
در حال حاضر به وضوح مناظر ،صداها، از شورش مربوط خواهد بود،
اما علاوه بر این امکان اشتباه گرفتن تلفن همراه با اسلحه بیشتر خواهد بود اگر غریبه مرد باشد و یا اگر
جثه ی درشت و از نژاد متفاوت باشد علاوه بر این ،اگر درد دارید، گرسنه هستید و یا خسته هستید قدرت تحلیل کورتکس مغز که محل منطق است کاهش مییابد و همچنین بخشی از مغز که وظیفه به موقع رسیدن به امیگدالا را دارد می گوید :آیا واقعا مطمئن هستی که تفنگ وجود دارد ؟اما ما باید بیشتر به عقب برگردیم،
در حال حاضر ما باید به ساعت ها و روزها ی قبل نگاه کنیم در این زمان به بخش قلمروی هورمون ها وارد می شویم به عنوان مثال تستوسترون بدون در نظر گرفتن جنسیت ، اگر میزان تستوسترون خون ما بالا باشد، احتمال زیادتری وجود دارد که چهره فردی با چهره ی خنثی می تواند تهدید آمیز جلوه کند.
میزان تستوسترون بالا باعث افزایش هورمون های محرک استرس میشود.
و در نتیجه امیگدلا فعال تر خواهد شد و در نتیجه این چرخه فعالیت کورتکس مغز بیشتر کاهش می یابد
باز به زمان عقب تر خواهیم رفت،
هفتهها و ماههای گذشته چه ارتباطی وجود دارد این زمان مربوط به قلمرو مغز و انعطاف پذیری آن است که مغز می تواند با توجه به شرایط موجود خود را با شرایط موجود مطابقت دهد
اگر ماههای گذشته شما با حوادث ناگوار و استرس همراه باشد، حجم آمیگدلاافزایش پیدا کرده است و نورون ها تحریک پذیر تر شده اند و بافت کورتکس مغز را به مراتب بیشتر تحلیل یافته است.
و تمامی این اتفاق ها واکنش را در آن یک ثانیه تعیین می کند.
و حتی اگر سالها به عقب برگردیم به عنوان مثال به دوره نوجوانی شما برمیگردیم.
مرکز اصلی مغزی نوجوانان
با تمام قوا در حال فعالیت است
به جز قشر کورتکس، که هنوز تکامل نیافته است.
و تا اواسط ۲۵ سالگی تکمیل نمی شود.به همین علت در دورهی نوجوانی و اوایل بزرگسالی
سالهایی هستندکه محیط و تجربه قشر کورتکس مغز را شکل می دهند
و الگوی مغز ی که شما در زمان بلوغ و در زمان های اضطرار خواهید داشت را می سازید.