انسان موجودی است که دارای استعدادهای بسیار و قابلیت های بی شماری است هم از نظر ابعاد روحی و معنوی و هم از نظر توان های جسمی و بدنی. اولین قدم برای تحقق هر کمال و سعادتی، شناخت استعدادهای درونی است. پیش فرض اغلب ما در زندگی این است که خودمان را می شناسیم.
اما همین پیش فرض خیلی وقت ها ریشه ی بزرگترین مشکلات زندگی ماست، در نتیجه آدمی فکر تغییر و تحول را به سرش راه نمی دهد.
از جهتی نیز خودشناسی چیزی نیست که با بالا رفتن سن و خود به خودی شکل بگیرد. برعکس یک تلاش آگاهانه است که در ابتدا ممکن است به نظر دشوار بیاید اما به مرور آسان تر شده و در نتیجه شما را به زندگی زیباتر و حقیقی نزدیک می سازد.
اولین و ساده ترین راه خود شناسی توجه به خود است، یعنی هر کسی با کمی توجه خواهد توانست به علایق و استعدادهای خود پی ببرد. شناخت ضعف ها و توانمندی ها بر همگان روشن است. هر انسانی دارای ضعف ها و توانمندی هایی است که خودش بهتر از هر کس دیگری به آنها واقف است. اگر فرد ضعف های خود را بشناسد و در رفع آنها تلاش کند و همچنین توانمندی های خود را پیدا کند و به تقویت و تربیت آنها بپردازد راه شناخت خود و حتی فراتر از آن گام نهاده است.
دومین راه شناخت گذشتگان و پندگرفتن از اشتباهات آنها و الگوبرداری از موفقیت هایشان
سومین راه شناخت جهان پیرامونمان. ما از طریق شناخت جهان به شناخت خود و از طریق شناخت خود به شناخت جهان پیرامون می رسیم به این معنی که رابطه بین شناخت جهان و انسان یک رابطه مکمل است. خودشناسی باعث شادی بیشتر، کاهش چالش و تضادهای درونی، تصمیم گیری بهتر و خود کنترلی ، باعث افزایش مقاومت در برابر فشار های اجتماعی و شور و اشتیاق زندگی و درک و تحمل دیگران می شود.
و در آخر به تمرین هایی که به خود شناسی شما کمک می کنند اشاره می کنیم.
#انجام_۱۲تمرین #خودشناسی به شما کمک می کند، در مورد پرسش های زیر خوب بیندیشید و با دقت پاسخ دهید:
۱. آیا به وضعیت فیزیکی (جسمی) خود رسیدگی می‌کنید تا بتوانید آن را شاداب و با نشاط نگه دارید؟
۲. آیا با حالات جسمانی خود مثل خستگی و بیماری کنار می‌آیید؟
۳. وضعیت عاطفی و هیجانی شما چگونه است؟ آیا آنها را ابراز می‌کنید یا به احساسی مخالف با احساسی که دارید، تظاهر می‌کنید؟
۴. عشق خود را چگونه اظهار می‌کنید؟
۵. خشم خود را چگونه اظهار می‌کنید؟
۶. آیا عواطف شما جسمتان را تحت تاثیر قرار می‌دهد؟
۷. آیا می‌توانید با دیگران برخورد مناسب و همراه با مسالمت و مدارا داشته باشید؟ آیا با دیگران با گرمی و صمیمیت، رفتار می‌کنید؟ آیا به موقع می‌توانید خود را از مردم کنار بکشید و در صورت ضرورت از ایشان دور نمایید؟
۸. آیا خود را آسیب‌پذیر و ضعیف نشان می‌دهید؟ آیا برای آزاد ساختن هیجانات خود نیاز به روان‌درمانی، رفتاردرمانی و یا گروه‌درمانی احساس می‌کنید؟
۹. آیا احساسات شما تابع شماست و یا شما تابع احساسات خود؟ آیا احساساتتان آشفته و ناگهانی هستند؟ با احساسات خود چگونه کنار می‌آیید؟
۱۰. آیا قواعد ذهنی شما با واقعیت‌های موجود توافق و هماهنگی دارد؟ آیا نقشه‌هایی را که در ذهنتان می‌پرورید، مبهم و غیرحقیقی می‌انگارید؟ آیا نیاز دارید که نقشه‌های ذهنی خود را با شرایط و اوضاع کنونی وقف دهید؟
۱۱. آیا افکار آزاردهنده دارید و یا مسایل و مشکلات را کوچک و بی‌اهمیت تلقی می‌کنید و خود را به تغافل و بی خبری می‌زنید؟
۱۲. آیا می‌توانید روی موضوع خاصی متمرکز شوید و یا در دور باطلی قرار می‌گیرید؟ آیا نیاز به شناخت درمانی دارید تا افکاری روشن، متمرکز و منطبق با حقیقت داشته باشید؟
