- چگونه زندگیتان را توصیف می کنید ؟
- آیا به هرآنچه آرزو می کنید می رسید ؟
- آیا هر آن چه را که برایتان مهم است را انجام می دهید ؟
- آیا خود را موفق می دانید ؟
- تصورتان از آینده چگونه است ؟
اگر می توانستم به خانه تان بیایم و فقط یک روز را در کنارتان بگذرانم ، آن وقت می توانستم بگویم فرد موفقی هستید یا خیر . شما می توانید آن روز را انتخاب کنید . اگر صبح با شما از خواب بیدار شوم و تمام طول روز را با شما بگذرانم و ۲۴ ساعت شبانه روز شما را تماشا کنم ، می توانم بگویم که زندگی تان در چه مسیری حرکت می کند.
هنگامی که این را در کنفرانس ها عنوان می کنم ، با عکس العمل شدید حاضران روبرو می شوم . بعضی از آن ها شگفت زده می شوند ؛ عده ای دیگر حالت تدافعی به خود می گیرند ؛ زیرا فکر می کنند قضاوتی نادرست درباره آن ها خواهم داشت . عده کمی هم ناراحت می شوند زیرا فکر می کنند ادعای من از سر تکبر و خودخواهی است . عده ای هم کنجکاو می شوند و دوست دارند بدانند چرا من چنین حرفی زده ام .
مزایای امروز
پاسخ همان چیزی است که در فصل گذشته به آن اشاره کردم . رمز موفقیت شما را برنامه امروزتان مشخص می کند . اگر تصمیمات کلیدی را اتخاذ کنید و سپس در برنامه روزانه خود ، به خوبی آن ها را مدیریت کنید ، موفق خواهید بود .
« مادامی که نتوانید زندگی روزمره خود را تغییر دهید ؛ نمی توانید زندگی تان را دگرگون کنید . »
می دانید که موفقیت یک روزه و به طور اتفاقی در زندگی حاصل نمی شود . شکست هم این گونه نیست . هرکدام ، فرآیند خاص خود را دارند . هر روز زندگیتان ، فقط آماده سازی برای روز بعدی است . هر آن چه خواهید بود ، نتیجه کارهای امروزتان است . به عبارت دیگر …
شما برای چیزی آماده می شوید .
روش زندگی امروزتان ، شما را برای فردایتان آماده می کند . سوال این است که برای چه چیز آماده می شوید ؟ خود را برای شکست آماده می کنید یا پیروزی ؟ همان طور که پدرم عادت داشت به من بگوید : « تو می توانی حالا بهایی را بپردازی و بعدا بازی کنی ، یا می توانی حالا بازی کنی و بعدا قیمت آن را بپردازی . اما در هر حال باید قیمتش را بپردازی .» نظر او این بود که می توانید بازی کنید ؛ سخت نگیرید و امروز هر چه می خواهید انجام دهید ، اما اگر این کار را بکنید ، زندگی سخت تری در انتظارتان است . با وجود این ، اگر حالا سخت کار کنید در عوض در آینده پاداش آن را دریافت می کنید . این مانند داستان موچه ی پیر و ملخ است . تمام طول تابستان و پاییز ، موچه به سختی کار و غذا ذخیره می کند . این در حالی است که ملخ تمام مدت تابستان را بازی میکند . هنگامی که سرمای زمستان همه جا را فرا می گیرد ، مورچه به خانه اش می رود و از زندگی لذت میبرد . او بهای این راحتی و آسایش را پرداخته است . اما حالا نوبت ملخ است که بهایش را پرداخت کند . او از گرسنگی در سرما پرسه می زند ؛ زیرا خود را برای شکست آماده کرده بود نه پیروزی . او نمیداند که تنها فرصت آماده شدن برای آینده ، استفاده درست از امروز است .
یکی از راه هایی که یاری ام می کند بهای امروز را « بپردازم » تا بتوانم فردای بهتری داشته باشم ، تمرین در نظم دادن به افکار و ایده هایم است . از زمانی که ۱۷ ساله بودم ، می دانستم که می خواهم کشیش شوم . می دانستم این به معنای نوشتن و صحبت کردن با دیگران در تمام هفته های زندگیم است . اگر لازم باشد که هر سال بیش از صد مقاله بنویسید و ارایه کنید ، می دانستید یافتن موضوعات خوب و جدید برای مخاطب چقدر سخت است .. در سال ۱۹۶۴ برنا مه ای منظم را برای مطالعه و پیدا کردن سخنان و ایده های ارزشمند ، موعظه ها و درس های جدید آغاز کردم . هنگامی که به مطلب جالبی بر می خوردم ( درباره هر موضوعی ) آن را جدا می کردم ، درباره این که چه عنوانی به بهترین شکل ، آن را توصیف می کند تصمیم گرفتم و آن را بایگانی می کردم و این همان کاری است که ۴۰ سال هر روز آن را انجام می دهم ! به نظرتان جالب نیست ؟ نه زیاد ! اغلب تمرین ؛ کسل کننده است . به نظر شما این کار موثر است ؟! حتماَ.. ۱۲هزار فایل موجود در دفتر من که شامل هزاران سخن هستند ، گواهی این موفقیت است . هر زمان می خواهم سخنرانی ام را تنظیم کنم و یا روی فصلی از کتاب ، کار کنم به جای ساعت ها وقت تلف کردن و جستجوی مطالب خوب و مفید به فایلهایم مراجعه می کنم و در یک دقیقه ، به سخنان و داستان های بی نظیری دست می یابم که جمع آوری کرده ام . من خواننده ها و مطالبم را گنجی پربها می بینم که هر روزم را برای ساختن فردایی بهتر ، صرف آن کرده ام . این راه آماده شدن برای موفقیت است .
تنها فرصت آماده شدن برای آینده ، استفاده درست از امروز است .
امروز آماده شدن ، اطمینان به فردای شما را تضمین می کند . من همیشه تلاش کردم امروز را زمان آماده شدن برای آینده بدانم و در نتیجه راه موفقیت فردایم را هموار کنم .
یکی از مزایای این گونه تفکر ، اطمینان است .آیا هنگامی که مدرسه می رفتید ، آنقدر برای امتحان درس می خواندید که با اطمینان کامل وارد کلاس شوید و بدانید که بهترین نمره را کسب می کنید ؟ آیا تا به حال آنقدر شعری را مرور و یا پرتاب در بازی بسکتبال را تمرین کرده اید که بدانید در زمان مشخص شده ، عالی عمل می کنید ؟
اگر به خاطر داشته باشید که امروز ، مهم است می توانید همین نوع اطمینان را به زندگی روزانه خود بیاورید .
سرمایه گذاری در امروز مانند سپردن پول به بانک است ؛ مانند مطالعه امتحان فرداست . فقط بهتر است برای برخورد با مشکلات زندگی آماده شوید .
چندی پیش با جان کوتر استاد مدرسه بازرگانی هاروارد و مولف کتاب تغییر رهبری صحبت می کردیم . ما خود را برای سخنرانی در یک همایش برای هزاران بازرگان آماده می کردیم و من درباره ی ایده ام برای موضوعات این کتاب با او صحبت می کردم . پاسخ او این بود : « بیشتر مردم ، زندگی خودشان را رهبری نمی کنند ؛ آن ها زندگی شان را می پذیرند ! » من هم با نظر او موافقم . متاسفانه بسیاری از افراد ، نگرشی کاملا بی تفاوت نسبت به زندگی خود را دارند .
« بیشتر مردم ، زندگی خود را رهبری نمی کنند ؛ آن ها زندگی را می پذیرند . » جان کوتر
گویی منتظر چیزی هستند . اما زندگی ، جای تمرین کردن نیست . شما دیگر شانس دوباره ای برای زنده کردن امروز ندارید ! من معتقدم افراد ، نوع نگرش خود نسبت به زندگی را انتخاب می کنند .
بنجامین دیزراییلی می گوید :
« کلید موفقیت در زندگی ، متعلق به کسی است که برای آینده ، آماده باشد .»
در ادامه با ما بمانید ..
در مقاله ی بعدی به موضوع ساختن یک شاهکار خواهیم پرداخت…
