تقریبا تا دو هزار و ششصد سال پیش از سکه های طلا برای تجارت استفاده میشد. بعد از اون مردم سکه های طلای خودشان را در دیوار هایی که به خوبی محافظت شده بود ذخیره میکردند و خدمات و کالاهایی را با استفاده از رسیدی که به آن ها داده میشد خریداری میکردند. در واقع این تکه های کاغذ یا اسکناس به جای سکه های طلا در تجارت به کار گرفته شدند.
در ابتدا اغلب ارزها با هدف برگشت خرج میشدند که این امر رو استاندارد طلا نامیدند.
افراد میتوانستند به بانک ها مراجعه کنند و یک تکه کاغذ را با طلا تعویض کنند اگر چه بعد از سال ۱۹۴۵ این امر تغییر کرد.
ارزها تبدیل به دلار و در نهایت به طلا تبدیل میشدند و نرخ این تبدیل ۳۵ دلار برای هر ساعت بود.
افراد دیگر نمیتوانستند پول های کاغذی و اسکناس رو به طلا تبدیل کنند و تنها بانک های مرکزی قادر به این کار بودند.
اگر چه کشورهایی مثل فرانسه دیگر به دلار آمریکا اعتمادی نداشتند و دلار های خودشان را به طلای واقعی تبدیل میکردند. به این ترتیب طلا های ذخیره شده در آمریکا به سرعت در حال تخلیه بودند، بنابراین رئیسجمهور نیکسون این تبادل رو متوقف کرد.
در سال ۱۹۷۱ آن آمریکا و کشور های دیگر را از استاندارد طلا و یا هر چیز دیگری که تا حدی به آن شبیه باشد منع کرد.
در این روش پولی که خرج میشود با هر چیز ملموس دیگری جایگزین نمیشود. این ارزها که ارزهای بدون پشتیبان نامیده میشوند، تحت پشتیبانی اعتماد هستند.
دلار با توجه به اعتمادی که افراد به آمریکا دارند، پوند بریتانیا با توجه به اعتمادی که افراد به بریتانیا دارند و …. پشتیبانی میشوند. ارزش یک ارز با ارز دیگر مقایسه میشود و بنابراین به صورت مداوم تغییر میکند. اعتماد میتواند عرضه و تقاضا را با هم مطابقت دهد.