تمام انسانها در ۷سال اول زندگیشان در حال دانلود کردن و هیپنوتیزم هستند. مغز یک بچه زیر۷سال در ارتعاش کمتری قرار دارد. وقتی سیم هایی به سر یک نفر وصل می کنید فعالیت های مغز را میبینیم. یکبچه ی زیر۷سال ارتعاش مغزی کمتری نسبت به حالت هوشیاری دارد که به آن ارتعاش بتا گفته میشود.
اینگونه است که بچه ها با اسباب بازی هایشان بازی می کنند، اما برای آنها یک واقعیت است. یک بچه سوار جارو می شود اما در تخیلش آن اسب است.این ارتعاش مغزی بتا است.
بتا همان حالت هیپنوتیزم است,در این حالت شما فقط نگاه میکنید، به والدین تان نگاه می کنید،خواهر و برادرتان و جامعه تان را نگاه می کنید. چون شما باید چند هزار قانون یاد بگیرید به آن فکر کنید. فقط برای اینکه یک عضو کارآمد از یک خانواده باشیدو یک عضو کارآمد از جامعه باشید قوانینی وجود دارد و به نوزاد این قوانین را آموزش می دهید. من می گویم، شما مجبور به این کار نیستید. ۷سال اول زندگی آنها مشاهده می کنند و دانلود می کنند.
ببینید این جدید نیست، کتاب معروفی به نام پدر پولدار، پدر فقیر وجود دارد .
و اساسا می گوید:اگر شما از یک خانواده فقیر آمده اید، می توانید تمام عمرتان برای ثروتمند شدن تلاش کنید و به آن نرسید و اگر از یک خانواده ثروتمند باشید ممکن است کل زندگی تان مثل یک احمق باشید و به ثروت برسید. نه به خاطر فکر کردن، بلکه آن یک رفتار ناخودآگاه است که از خانواده ثروتمند به بچه ها منتقل شده است که ناخودآگاه است پس آنها گام های درست را به طور ناخودآگاه برمی دارند.
قوانینی وجود دارد و به نوزاد این قوانین را آموزش می دهند نه به خاطر فکر کردن، بلکه آن یک رفتار ناخودآگاه است که از خانواده ثروتمند به بچهها منتقل شده است، که ناخودآگاه است پس آنها گام های درست را به طور ناخودآگاه برمیدارند.اما این ناخودآگاه است و همین قضیه برای افراد فقیر نیز صادق است. اگر آنها ذهن هوشیارشان را درگیر این قضیه کنند آنگاه احمق به نظر می رسند.افراد فقیر باورهایی از خانواده شان دارند. تونمی توانی انجامش دهی، زندگی پر از سختی است، زندگی سخت است، فکر میکنی چه کسی هستی؟
و اگر این برنامه ای است که شما یاد گرفته اید آنگاه ۹۵درصد روز در حال تخریب خودتان هستید و به همین دلیل است که افراد فقیر، فقیر می مانند و افراد ثروتمند، ثروتمند می مانند به خاطر برنامه ریزی ذهنشان است. این یک حقیقت است ۵درصد از زندگی تان از ذهن هوشیارتان که خلاق است , استفاده می کنید. پس زندگی تان از قبل مشخص است. حتی اگر فکر کنید که دارید خودتان زندگی می کنید.
راه حل این است: گام اول؛ تشخیص دهید که در چه چیزی درگیر هستید و مشکل دارید؟ در هر جای زندگی تان مشکل دارید، قطعا یک برنامه در ضمیر ناخودآگاه تان است که آن هدف را حمایت نمی کند.
چگونه زندگی کنیم؟ که این در ۷سال اول زندگی یاد می گیریم. چیزهایی که دوست دارید و وارد زندگی تان می شود، می آیند چون شما برنامه ای در ذهن تان دارید که آن را حمایت می کند ولی هر چیزی با آن مشکل دارید به سختی برایش کار می کنید و برای تحقق بخشیدن به آن بسیار تلاش می کنید. قطعا یک برنامه در ضمیر ناخودآگاه تان است که آن را حمایت نمی کند.
گام دوم: یک برنامه جدید در ضمیر ناخودآگاه تان قراردهید. ذهن هوشیار خلاق است و می تواند به هر طریقی بیاموزد. خواندن یک کتاب خوداموز، گوش کردن به یک برنامه، رفتن به یک سخنرانی، اینگونه ذهن هوشیار آگاهی به دست می آورد، اما ضمیر ناخودآگاه اینگونه یاد نمی گیرد. ضمیر ناخودآگاه از دو راه طبیعی یاد می گیرد: هیپنوتیزم و تکرار
من دومی را دوست دارم. چون یک اصطلاح جدید است که می گوید: تظاهر کن تا وقتی به آن برسی. یعنی اینکه اگر شما یک فرد خوشحال نیستید می گویم آیا می خواهید یک فرد شاد و خوشحال باشید؟ پس همیشه این را تکرار کنید، من خوشحال هستم. اگر ضمیر ناخودآگاه تان یاد بگیرد که من خوشحال هستم ۹۵درصد زندگی تان از ضمیر ناخودآگاه تان ناشی می شود .
شما باید این کار را با ایمان انجام دهید، تکرار کنید,تکرار کنید تا کارساز شود.
مطالب مرتبط
ارسال دیدگاه
ترین ها
دسته بندی دوره ها