در سال ۱۹۲۶ George Samuel clason مجموعه داستان های اخلاقی را منتشر کرد که در شهر تاریخی بابِل رخ می دادند. این داستان ها در کتابی به نام ثروتمندترین مرد بابِل به چاپ رسیدند که بعدها به یکی از کتاب های مرجع در زمینه امور مالی تبدیل شد. اگر هنوز این کتاب فوق العاده را مطالعه نکردید نکات مهم در زمینه کسب ثروت و سرمایه را که در این کتاب اشاره شده، از دست دادید.
داستان درباره شخصیتی به نام (بانسير) که ارابه درست می کرد و شخصیتی به نام (كابي) که موسیقی دان بود؛ هست. هر دو فرد در حرفه ی خودش موفق بودند ولی همچنان وضعیت مالی خوبی نداشتند و فقیر بودند. بنابراین سعی کردند که به دنبال پیشنهاد دوست زمان کودکی خودشان به نام (آركاد) بروند که به شدت موفق و سرمايه دار شده بود.
(آركاد) ثروتمندترين فرد در بابِل بود و اگرچه كه هميشه آزادانه خرج مي كرد يا به خيريه ها كمك مي كرد. هميشه ثروتمند بود و انگار كه اين سرمايه پایان ناپذیر بود.
(آرکاد) داستانی را برای دو دوست خودش تعریف کرد. او گفت: که خودش هم زمانی فقیر و بی پول بوده و همیشه سعی داشته که با افراد پول دار در ارتباط باشد تا شاید این گونه راز موفقیت آنها را کشف بکند.
او فرد ثروتمندی را پیدا کرد و قرار شد که در ازای حکاکی روی کتیبه ها برای او در کنارش بماند. مرد ثروتمند درس بزرگی به او داد. مرد ثروتمند به او گفت: من زمانی مسیر ثروتمند شدن را پیدا کردم که متوجه شدم بخشی از درآمد من مختص به خودم است. تا آن را نگه دارم و پس انداز کنم، بنابراین تو (آرکاد) هم باید این کار را انجام بدهی.
این درس بسیار مهمی است و نکته ای است که بسیاری از افراد ثروتمند سرمایه خودشان را بر اساس آن ارتقا و رشد می دهند.
(آرکاد) به عنوان ثروتمندترین فرد بابِل تمام سرمایه خودش را خرج نمی کرد، او همیشه یک دهم یا ده درصد از آن را ذخیره می کرد و این مبلغ را در مسیرهایی که مطمئن بود سرمایه خودش را بیشتر می کند سرمایه گذاری می کرد.
این اولین قانون ثروت است؛ ده درصد از درآمد خودت را ذخیره و سرمایه گذاری کن. این کتاب اشاره می کند که ثروت و پول به سراغ فردی می رود که ده درصد از درآمد خودش را ذخیره و سرمایه گذاری می کند. این قانون در واقع به این صورت است که شما در ابتدا حقوق خودتان را به خودتان پرداخت می کنید. افراد سرمایه دار این قانون را به خوبی اجرا می کنند.
بسیاری از افراد از میزان درآمد پایین خودشان ناراضی هستند و معتقدند که هر کاری که انجام می دهند، درآمدشان افزایش پیدا نمی کند. اگرچه که این امر تا حدی درست است ولی اگر افراد هزینه ها و مخارج خودشان را محاسبه کنند و بدانند که در چه زمینه هایی خرج می کنند متوجه می شوند که بسیاری از اولویت های آنها مثل غذا خوردند در آخر هفته بیرون از منزل و یا به تعطیلات رفتند در واقع مخارج ضروری نیستند و در عوض هزینه های زیادی را برای شما به همراه می آورند؛ کاری که باید انجام بدهید این است که ده درصد از درآمد ماهیانه خودتان را پرداخت اجاره و غیره کنار بگذارید. هر چه این میزان رفته رفته روی هم جمع و بیشتر بشود سودی که از آن به دست می آورید هم افزایش پیدا می کند اما گاهی یک بحران اقتصادی مثل پرداخت هزینه های پزشکی، تعمیرات اساسی خودرو و غیره رخ می دهد که نباید شما را بترساند.
قانون دوم این است که باید درآمد خودتان را سرمایه گذاری کنید؛ در این کتاب آمده است که ثروت به سراغ کسی می رود که آن را هوشمندانه سرمایه گذاری بکند.
این اصول را (آرکاد) ثروتمندترین فرد در بابِل به سرعت کشف و آنها را به کار گرفت. او توانست هزینه های خودش را مدیریت کند و تفاوت بین هزینه های ضروری و غیر ضروری را به زودی تشخیص دهد.
برای تعیین مخارج غیر ضروری باید از خودتان بپرسید که به آن نیاز دارم یا نه و اگر پاسخ تان منفی بود آن مورد غیر ضروری است و نباید آن را خریداری بکنید. وقتی پولی که ذخیره کردید افزایش پیدا کرد باید به دنبال شیوه ای امن برای سرمایه گذاری پول خودتان باشید. راه های زیادی برای سرمایه گذاری وجود دارد مثلا میتوانید در زمینه املاک، سهام، کسب و کار و غیره سرمایه گذاری کنید. باید سرمایه تان را مثل سربازهای کوچکی ببینید که به جنگ میروند و غنایمی را با خودشان برمی گردانند. هر چه سرباز های بیشتری داشته باشید غنایم بیشتری به دست می آورید. اما قبل از اینکه سرمایه گذاری بزرگی را انجام بدهید باید در مورد حوزه ای که مایل به سرمایه گذاری هستید کاملا مطمئن باشید. در صورتی که سرمایه گذاری درستی انجام بدهید ثروت شما چند برابر می شود.
نرگس فولادلو