مدل کسب و کار (Business Model) را بهطور خلاصه میتوان فرآیند خلق و ارائهی ارزش به مشتریان و فروش محصول یا خدمات به آنها و در نهایت تولید ثروت تعریف کرد. در دنیای کارآفرینی و تجارت، مدلهای کسب و کار متعددی وجود دارند. با افزایش رقابت بین شرکتها، نوآوری یکی از کلیدیترین عوامل بقای هر کسب و کاری خواهد بود. از طرف دیگر، کسب و کارهای موفق علاوه بر داشتن یک مدل کسب و کار کارا، در اجرا نیز توانمند هستند. تا جایی که برخی شرکتهای صاحبنام به دلیل برتری در تواناییهای فنی از رقبای خود پیشی گرفتهاند. سوالی که پرسیده میشود این است که اگرچه هر دو عامل مدل کسب و کار و فنی حائز اهمیتاند، با توجه به گریزناپذیر بودن نوآوری، کدام یک بر دیگری «برتری» دارد: نوآوری مدل کسب و کار یا نوآوری فنی؟
پاسخ خلاصه این است که نوآوری در مدل کسب و کار معمولاً قویتر از نوآوری فنی است. کپیکردن مدل کسب و کار برای رقبا دشوارتر از کپیکردن نوآوری فنی است. با این حال کمپانیهای زیادی هستند که برای رقابت با دیگران بر روی نوآوری فنی تمرکز میکنند.
برای مثال شرکت Airbnb را درنظر بگیرید. Airbnb استارتاپی بود که با اجاره دادن مبل و تشک اضافی در خانهها برای مشتریان خود محل اسکان موقت فراهم میکرد و امروز بعد از رشد و توسعهی باورنکردنی، علاوه بر جذب نزدیک به یک میلیارد دلار سرمایه، مرجعی معتبر برای مسافرانی است که نمیخواهند پول خود را صرف اقامت در هتل بکنند. Airbnb اخیراً از سوی نشریه Inc. به عنوان کمپانی برتر سال ۲۰۱۴ برگزیده شد. آنچه باعث موفقیت این کسب و کار شده است، مزیت فنی این شرکت نیست، بلکه مزیت مدل کسب و کار آن است. مدلی که هزینهی حاشیهای این شرکت را تا نزدیکی صفر کاهش دادهاست. فرض کنید یک هتل زنجیرهای سنتی بخواهد ظرفیت پذیرش مهمانان (مشتریان) خود را افزایش بدهد؛ برای این منظور راهی جز افزایش فضا و امکانات فیزیکی برای پذیرش مشتریان بیشتر ندارد. راهی که البته بسیار پرهزینه خواهد بود. Airbnb اما به جای صرف مبالغ هنگفت، تقریباً بدون هیچ هزینهای میتواند به گروه بیشتری از مردم فرصت اجارهدادن منازلشان را ارائه دهد و از این راه میتواند اتاقهای مجازی بیشتری به فهرست اموال خود اضافه کند.
این همان نوآوری در مدل کسب و کار است. بهعلاوه، برای هتلهای سنتی هم تغییر مدل کسب و کارشان به مدل کسب و کار Airbnb کار بسیار مشکلی است.
همین موضوع دربارهی نرمافزارهای متنباز یا Open Source Software نیز صدق میکند. در کنار این موضوع که اغلب نرمافزارهای متنباز از نظر فنی برتر هستند، قدرت واقعی آنها در نوآوری مدل کسب و کار آنهاست؛ مدل باهمآفرینش (co-creation). نرم افزارهای متن بازی چون Drupal یا Linux محصولاتی هستند که با یک همکاری گروهی خلق شدهاند؛ هزاران نفر در ساخت و توسعهی Drupal مشارکت داشتند و اکنون همگی از آن بهره میبرند. یک جامعهی بزرگ متنباز در مقایسه با رقبای تولیدکنندهی نرمافزارهای مالکیتی خود به مراتب نرمافزارهای بیشتری تولید میکند.
محصولاتی که هزینههای تولید و ارائهی آنها در بازار به دلیل تقسیمشدن این هزینهها بین افراد زیادی که در این پروژهها مشارکت میکنند به مراتب کمتر خواهد بود.
اگرچه شرکتهای باسابقه در زمینهی تولید نرمافزارهای مالکیتی میتوانند نوآوریهای فنی کلیدی را کپی کنند، اما تبدیل مدل کسب و کارشان به مدل کسب و کار متنباز بینهایت دشوار است. این تغییر مدل بر چگونگی ساخت، تجاریسازی، بازاریابی و به پولرسانی نرمافزارهایشان و بر ساختار هزینه و مورد بسیار دیگر تأثیر میگذارد. شرکتهای نرمافزارهای مالکیتی در مقابل گروههای پررونق متنباز شکست خواهند خورد. من نمیتوانم تصور کنم چگونه شرکتهایی مثل HP، Oracle و SAP میتوانند مدل کسب و کار خود را در عین حفظ سهم بازار خود، تغییر بدهند؛ تغییر مدلهای کسب و کار سالها زمان میبرد و میتواند درآمد آنها را مختل کند.