از جمله فواید کار تیمی ترکیبی جالبی است که از مجموعه مهارتهای مختلف افراد در تیم ایجاد میکند. در کارتیمی وظایف همه به یکدیگر مرتبط و موفقیت نهایی به کل تیم وابسته است. تکروی باعث درجا زدن تیم می شود و برخلاف تصور همگان هیچ فردی نمیتواند پیشرفتی فراتر از سازمان و مجموعه خود داشته باشد. تکروی در طولانی مدت هیچ شخصی را به موفقیت شخصی و کاری نمیرساند.
یک مدیر خودمحور باید به این نتیجه برسد که هر کاری را بهتر از دیگران انجام نمیدهد و اگر تمایل به پیشرفت و رشد فکری دارد بهتر است واگذاری مسئولیت به افراد لایق را اجرایی کند.
این سبک رهبری مشارکتی فضای کافی برای نوآوری و ایدههای جدید ایجاد میکند. تمرکز ذهنی بر اهداف از مهمترین وظایف مدیر است که با تقسیم وظایف و مشارکت دادن دیگران این امر حاصل میشود. اما کارتیمی مزایای دیگری نیز دارد.
هیچکس نمیتواند سمفونی را سوت بزند برای انجام آن، یک ارکستر کامل نیاز است.
ریسک پذیری بالا: زمانی که به تنهاجرأت عملکردن پیدا خواهید کرد. این کار سدهای ذهنی را میشکند و به خود خواهید گفت: این قدرها هم ترسناک نبود.
رشد کاری و شخصی: همه محدودیتهایی در مهارتهای شغلی و پول و زمان دارند. کارتیمی این کمبودها را جبران میکند و اجازه میدهد با سرعت بیشتر و صرف انرژی کمتری به نتیجه برسید. تخصص و مهارت بخشی از موفقیت شغلی است و به همان اندازه نیاز به بهبود مهارتهای ارتباطی است.
کمتر کاری است که بتوان صددرصد فردی انجام داد. هر کاری کم و بیش نیاز به تعاملات کاری دارد، پس کارتیمی را برای رشد شخصی و سازمانی جدی بگیرید.
قدرت تیم از هر عضو آن است و قدرت هر عضو از تیم است. فیل جکسون
کسب تجربه و یادگیری: کارتیمی باعث میشود که تجربیات افراد به یکدیگر منتقل شود که در هیچ دوره تحصیلی به این سرعت به دست نمیآید. در کار تیمی همه سیستم رشد میکند و به درکی جدید از کار و ارتباطات میرسد. این مورد از جمله مهمترین فواید کار تیمی است زیرا انعطاف پذیری به شدت بالا میرود و ذهنیت یک فرد حرفهای را پیدا میکنید.
اگر فردی از شما دانش بیشتری داشت متواضعانه از او بیاموزید و خود نیز دانشی را که در اختیار دارید به دیگران منتقل کنید. در کار تیمی به ترکیب جدیدی از مهارت، ایده و خلاقیت میرسید که مطمئنا در هیچ فردی وجود ندارد.
در تیم هر فردی دوست دارد که دستاورد و یافتههای خود را با بقیه به اشتراک بگذارد و به معلومات خود اضافه کند اما در کار فردی اغلب مواقع این انگیزه شدت کمتری دارد و تلاش زیادی برای به روز بودن نمیشود.
کاهش استرس: وقتی در جمع کار میکنید اگر مشکلی پیش بیاید نیازی نیست به تنهایی با آن روبرو شوید. در کار تیمی فشارعصبی به مراتب کمتر است. در واقع در کار تیمی استرس، شکست و موفقیت به یک میزان بین گروه تقسیم می شود.
نکته دیگر اینکه وقتی مسئول بخشی از کار هستید استرس کمتری نسبت به زمانی دارید که باید جوابگوی همه چیز باشید و در یک زمان بر روی چند موضوع تمرکز کنید.
فلسفه کار تیمی حمایت و پشتیبانی یکدیگر برای رسیدن به یک هدف مشترک است.
اعتمادسازی: اعتماد سنگ بنای کار تیمی است و برای بقا در دنیای تجارت باید زمانهایی به دیگران اعتماد کرد. مدیر باید به کارمندانش نشان دهد که به آنها و کارشان اعتماد دارد و همین شیوه تفکر و عمل را به کارمندان نیز منتقل کند.
زمانی که افراد احساس شایستگی کنند عملکرد بهتر و خلاقیت بیشتری خواهند داشت. در کارتیمی همه افراد به این نتیجه میرسند که برای نقصها و تواناییهای یکدیگر احترام قائل باشند. در سازمانهای خودشکوفا، اعتماد متقابل بخشی از فرهنگ سازمانی است. زمانی که اعتماد باشد هیچ کدام از اعضاء به آنچه که نیست تظاهر نکرده و نقش بازی نمی کند.
💢مسئولیت پذیری: تنها زمانی که مسئولیتپذیری به عنوان یک ارزش در میان کارمندان شناخته شود سازمان میتواند به آینده خود امیدوار باشد.
کار تیمی مسئولیت پذیری افراد را بالا میبرد. وقتی افراد ببینند که کار آنها در نتیجه تیم تاثیرگذار است تمایل بیشتری برای به سرانجام رساندن کار دارند. احساس تعلق افراد به یکدیگر بیشتر میشود و خود را با تیم دارای یک هدف مشترک میدانند و انرژی بیشتری احساس میکنید.
مهارت شغلی با سهولت بیشتری میتواند توسط خود فرد به دست بیاید اما مهارتهایی مانند مسئولیت پذیری در یک تیم مجال بیشتری برای رشد خواهند داشت.
محیط کاری شاد: نتیجه کار تیمی بهبود روابط کاری و خلاقیت تیم است. وجود افراد خلاق و پویا است که محیط کاری شاد و سرزندهای را مهیا میکند. وقتی که افراد احساس کنند که با آنها همانند یک فرد مفید و موثر رفتار میشود احساس بهتری نسبت به شغل خود پیدا میکنند.
وقتی فردی بداند که کار او چه ارزشی به سازمان اضافه می کند و در پیشرفت سازمان چه نقشی دارد، اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکند و بهره وری بیشتری خواهد داشت.
اگر همه با هم متحد شوند، پس موفقیت از خود مراقبت می کند. هنری فورد
افزایش بازدهی: در تیم هر کس در تخصص خود مشغول به کار است و انرژی فکری و جسمی صرف فعالیتهای جانبی و غیرمرتبط نمیشود. تمرکز روی کار، آرامش ذهنی که برای افزایش بازدهی نیاز است فراهم میکند.
وقتی فردی در یک حوزهی خاص مشغول به کار شود، در طولانیمدت در روند و سبک کار خود به نتایج خوبی میرسد.
حاصل کار تیم همواره چیزی بیشتر از مجموع کار تک تک افراد است.
حس پذیرش: وقتی افراد در تصمیمات مشارکت شرکت داشته باشند تعهد بیشتری برای اجرایی کردن آن دارند. این مسئله بسیار متفاوت از زمانی است که خود را تنها ابزاری برای اجرایی کردن تصمیمات و اهداف دیگران بدانند.
آنها از اینکه به آنها به چشم یک وسیله نگاه نشده رضایت دارند. مسئلهای که اغلب نادیده گرفته میشود این است که این نحوه رفتار برای بسیاری از اعضای تیم بسیار مهمتر و ارزشمندتر از پاداش و مزایای مالی است.