در فرآیند آموزش کارآفرینی، همانقدر که آموزش مفاهیم علمی و تکنیکها، روشها و مهارتهای کسب و کار مفید و لازم است، استفاده از از تجارب کارآفرینان موفق نیز ضروریست. شنیدن تجارب کارآفرینان موفق، افق دید کارآفرینان جوان را وسیعتر میکند و برای آنها فرصت جلوگیری از برخی اشتباهات رایج را فراهم میکند. اگر به تازگی کارآفرینی را شروع کردهاید و در مراحل اولیهی استارتاپ یا کسب و کار کوچک خود هستید و یا حتی چند سالی از شروع کارآفرینیتان میگذرد، خواندن این جملات برآمده از تجربه و توصیههای پیشکوستان کارآفرینی برای شما مفید خواهدبود. این ۱۰ توصیه، نکاتی هستند که یکی از نویسندگان هافینگتونپست از لابهلای صحبتهای کارآفرینان موفق و باتجربه لیست کردهاست:
– طرح کسب و کار/ نقشهی راه
لابد این جملات را بارها و بارها شنیدهاید که “برای کسب و کارت طرحی تهیه کن، سپس آن طرح را اجرا کن”. این یک نکتهی مهم است. بدون داشتن یک طرح کسب و کار، کارآفرین برای رسیدن به مقصد نهایی نقشهای در دست نخواهندداشت. بله، این طرح در طول مسیر تغییر خواهد کرد، اما برای حرکت به جلو باید یک نقشهی راهنما و استراتژیک در اختیار داشتهباشید. هر جا لازم شد تغییرات را اِعمال خواهیدکرد.
– سوال کنید!
سوال کردن برای برخی کارآفرینان گاهی بسیار سخت و دشوار بهنظر میرسد؛ بهخصوص اگر شخصیت برونگرا نداشته باشند. اما کارآفرینان باید این درس را یادبگیرند که برای فروش دوباره و چندبارهی کالا یا خدماتشان باید سوال بپرسند. هرجا کوچکترین مشکلی را مشاهده کردید، هرجا احساس کردید مسیر آن چیزی نیست که انتظارش را داشتید، سوال کنید. سوالپرسیدن به خودی خود یک هنر است. هنری که قابل یادگیریست و با تکرار میتوان چگونه خوب سوالکردن را هم فراگرفت. گاهی اوقات کارآفرینان در حال طی کردن مسیری اشتباه هستند و خود از این مساله خبرندارند. بههمین دلیل است که کارآفرینان باتجربه توصیه میکنند همیشه سوال کنید! حتی زمانهایی که همه چیز خوب است نیز سوال کنید. نکتهی مهم بعدی این است که در اطراف خود آدمهایی داشتهباشید که بتوانند در مواقع لازم کمکتان کنند. در غیراینصورت از متخصصان حرفهای غریبه کمک بخواهید.
– خلاقیت
خلاقیت در اشکال مختلف بروز میکند. یکی از معانی خلاقیت، معنای متفاوت فکرکردن است. کاری که دیگران انجاممیدهند را انجام ندهید. از آن ایده را بگیرید، ولی به آن شکل دهید، به آن ور بروید و آنقدر ادامهاش دهید تا نسخهی مخصوص خود را بسازید. نسخهای که درست کار کند. همچنین، با دیگرانی که در حال عبور از همان فرآیند شما هستند نیز صحبت کنید و از خلاقیت آنها هم استفاده کنید. از چیزهای جدیدی که برای ایدههای تازه به ذهنتان خواهد رسید متعجب خواهید شد. این مساله را در ذهن داشتهباشید که خلاقیت در تمامی انسانها وجود دارد، تنها باید آنرا تقویت کرد. با تمرین و تکرار.
– تمرکز کنید
برای حذف عوامل حاشیهای که حواس شما را پرت میکنند باید تمرکز کنید. بهعنوان یک صاحب کسب و کار فرصتهای بیشماری برای صرف وقت و انرژی برای فعالیتهای غیرضروری برای شما وجود خواهد داشت. به این امور غیرضروری بهعنوان کاتالیزورهای شکست نگاه کنید! برروی طرح خود متمرکز بمانید و دیوانهوار آن را بهکار بگیرید. یاد بگیرید چگونه “نه” بگویید. از لیستها “کارهای انجامدادنی” استفاده کنید و سعی کنید در طول روز کارهای مهم و اصلی خود را به هر شکلی که هست به پایان برسانید.
– ارتباطات
میتوان تفاوت یک کارآفرین و رهبر کسب و کار وظیفهشناس و یک کارآفرین تنبل را در این مورد مشاهدهکرد. کارآفرینان بااحساس مسئولیت، کارآفرینانی که برای موفق شدن نهایت تلاش خود را انجاممیدهند مدام در حال ساختن و گسترش شبکهی ارتباطات خود هستند. یک ارتباط برنامهریزیشده و هدفمند که مدام به مشتریان نشان میدهد شما پیشاپیش همهی جوانب را درنظر گرفتهاید و حواستان به همه چیز بوده یکی از بهترین روشهای ایجاد و تحکیم ارتباط است.
– فضای کار جذاب و روحیهبخش
شاید این مورد همهی کسب و کارها صدق نکند؛ اما اگر بخشی از استراتژی فروش شما، تصویر کسب و کارتان در ذهن مشتریان است، شاید بد نباشد که به زیباکردن دفتر کار خود فکرکنید. برند و نامتجاری شما حاصل احساسات مستمر مشتریان نسبت به کسب و کار شماست. پس باید احساسی که ایجاد میکنید احساسی مثبت باشد.
از آن گذشته، علاوه بر جنبهی بیرونی فضای کار، برای شخص شما و سایر کارمندان یک فضای کار جذاب و روحیهبخش میتواند عملکردتان را افزایش داده و بهرهوری کلی کسب و کار را ارتقا دهد.
– مشتریهای بالقوهی خود را بشناسید.
این مورد اینقدر اهمیت دارد که حتی میتوان آنرا در صدر این توصیهها قرارداد. برای شناسایی مشتریان بالقوهی خود برنامهریزی کنید. با هدف و برنامه آنها را بشناسید. اطمینان حاصل کنید که سایر بخشها و کارمندان نیز در همین مسیر گام برمیدارند. فارغ از اینکه شما چقدر به خوب بودن کسب و کارتان مطمئن هستید، اگر نتوانید مشتریان خود را به وضوح شناسایی و انگیزهها، تمایلات و DNA آنها را درک کنید، شرکت شما راه دشواری برای روی پای خود ایستادن پیش رو دارد. وقتی مشتری خود را بشناسید میتوانید طرحی ایجاد کنید که در هر نقطه ارتباط مشتری با کسب و کار شما نظر مساعد او را جذب کنید. اعم از اینکه این نقطه اتصال، در اینترنت باشد یا در خارج از اینترنت، در موبایل و وبسایت اتفاق میافتد یا رو در رو، تمرکز کنید و همه جوانب را در نظر بگیرد. بهیاد داشته باشید که همهی این موارد مهم هستند و باید به بهترین نحو برای دستیابی به مشتریان و جلب اعتماد آنها از این موارد استفاده کرد.
– مزیت رقابتی
بخشی از شناختن مشتری دانستن اینکه دقیقاً چه چیزی ارائه میدهید و چگونه آن چیز در بازار مزیت رقابتی است هم میباشد. به زبان ساده، آیا شما در حال حل مشکلات مشتری هستید و زندگی را برای آنها راحتتر میکنید یا اینکه محصول شما صرفاً یک گزینهی دیگر در بازار است؟ تحقیق رقابتی انجام دهید و ببینید چه فرصتهایی برای شرکت شما وجود دارد تا خط تمایز بارزی بکشد. این امتیاز برای شرکت شما و اجرای موفقیت آمیز وجه تمایز باارزشی خواهد بود.
– شهرت و آوازه
شهرت و آوازهی مثبت در جذب مشتریان و حفظ مشتریان قبلی کمک زیادی میکند. خوشنامی به سادگی بهدست نمیآید ولی به راحتی از بین خواهدرفت. مطمئن شوید که با آدمهای معتبر همردیف هستید و با شرکتهای بااعتبار و خوشنام همکاری کنید. اخلاق حرفهای را خط قرمز خود قراردهید و برای کسب سود هیچگاه این خط قرمز را رد نکنید.
– به یادگیری ادامه دهید
امروزه یادگیری دیگر فقط محدود به کلاس درس، نمایشگاه تجاری یا کارگاه آموزشی نیست. درواقع یادگیری در جیب شما و همیشه همراهتان است! گوشیهوشمند شما وسیلهی آموزشی دائمی شماست! گوشیهوشمند شما به کمک اینترنت شما را در هر لحظهای که اراده کنید به دنیای اطلاعات متصل خواهدکرد. پس از این فرصت استفاده کنید و همیشه خود را بهروز نگهدارید.
این توصیههای کارآفرینان کارکشته و باتجربه کمک میکند تا احتمال ارتکاب به اشتباهات تکراری را کاهش دهید. هرچند کارآفرینی همیشه با اتفاقات و تجربههای جدید همراه است و اشتباهات و شکست گزینههای غیرقابل انکار هستند و بههمین دلیل، برای آنها هم باید برنامه داشت.
منبع: Huffington Post