تا به حال جملات زیبایی در اینباره شنیدیم که شکست پل پیروزی است و یا شکست اولین گام پیروزی است، این جملات کلیشهای و ساده شاید نتوانستهاند آنطور که باید مفهوم درست این موضوع را به شنونده منتقل کنند.
پس ما سعی میکنیم این موضوع مهم را امروز برای شما کمی باز کنیم… از اینجا شروع کنیم :
تمام کسانی که در زمینههای مختلف به موفقیتهای بزرگی رسیدهاند میگویند :
پیروزیهای که سختتر به دست میآیند مهمتر هستند
همینجا کمی صبر کنید، توجه کردهاید که همه افراد موفق و تمام کسانی که به آرزوی خود رسیدهاند دائماً از پیروزی، شکست، مبارزه و جنگیدن صحبت میکنند؟
آیا قرار است به میدان جنگ برویم یا قرار است که یک کسب و کار را راهاندازی کنیم؟؟
اگر خوب دقت کنید میبینید که این جملات حاکی از ورود به یک مبارزه است، بهطور ساده و خلاصه اینکه رسیدن به آرزو و هدف شغلی مانند دوچرخه سواری در یک پارک نیست، بیشتر شبیه به رفتن در یک «رینگ بُکس» میمانند.
خودتان را برای بدترین احتمالات آماده کنید
یک نکته ساده به شما بگویم، انسان وقتی خود را برای بدترین چیزها آماده میکند بسیار راحتتر با مشکلات کنار میآید.
مثلاً وقتی شما قرار است در یک مسابقه دویدن شرکت کنید، اگر در طول مسیر زمین خُردید و پایتان زخم شود در طول مدتی که درمانتان انجام میشود مدام کلافهاید که چرا اینطور شد من فقط رفته بودم کمی بدوم، چرا پاهایم زخم شد؟
اما اگر شما برای رفتن به یک مسابقه بُکس آماده شوید هیچ وقت حتی از شکستن دماغ و دیگر استخوانهایتان گله نمیکنید زیرا این یک بُکس است و شما با پذیرش سختیهایش قدم به میدان گذاشته اید.
پس اگر میخواهید راهی را آغاز کنید؛
اول بدانید که تا آخر آن راه باید بروید، تا آخرین نفس بجنگید و هر چیزی که دارید بگذارید،
دوم اینکه بدترین شرایط ممکن را در نظر بگیرید، فکر کنید که همه چیز را از دست میدهید.
یعنی ممکن است شما در این راه خانه، ماشین و خانوادهتان از دست بدهید. یا فکر کنید که حتی ممکن است به خاطر بدهی زندانی شوید و یا جان خود را از دست بدهید.
پس قبل از شروع این کار کمی فکر کنید که آیا حاضر هستید چنین هزینههای بزرگی را بدهید؟
من حتما پیشنهاد میکنم فیلم Joy را ببینید، داستان زندگی زنی کارآفرین در آمریکاست که زندگیاش را پای این کار از دست میدهد، شاید دیدن این فیلم کمی شما را آگاهتر کند.
فرمول موفقیت
شکست + شکست = موفقیت
به نظر شخصی خودم، مشکل اصلی ما این است که تعریفمان از شکست غلط است، که این امر نیز بیشتر به فرهنگ تربیتی و آموزشی کشورمان باز میگردد.
اگر بخواهم در یک جمله بگویم تعریف ما ایرانیها از شکست این است : «شکست یعنی سرت به سنگ خورد دیگر بس کن» اگر شما در مسیر کاری خود شکستهایی خورده باشید کاملاً با من موافقید، همه ما فکر میکنیم شکست نقطهای است که باید کار را دیگر رها کنیم، در واقع فکر میکنیم شکست نوعی پیام از خدا و طبیعت است که به ما میگوید: بس کن !
دوستان عزیز این غلطترین تعریف است که از شکست به ما یاد دادهاند.
شکست در حقیقت به این معناست که :
کمی اصلاح کن و دوباره ادامه بده !
اصلاً شکست سنگ نیست که سرما به آن بخورد، شکست اتفاقاً چیزی است که به ما نشان میدهد راهی که میرویم کمی غلط است و برای بازگشت به مسیر باید آن را کمی اصلاح کنیم. شکست مهمترین نیاز هر موفقیت بزرگی است.
پس اگر میخواهید برای خود یک فرمول تهیه کنید بگوید که هر ۱۰۰ شکست برابر با ۱ پیروزی بزرگ است. خب، حالا اگر شما که توقع پیروز شدن دارید با ید از خود بپرسید که تا کنون ۱۰۰ بار شکست خوردهاید؟
اگر فکر میکنید حرفهایم اشتباه است به مثال واقعی زیر توجه کنید.
توماس ادیسون قبل از ساخت نمونه اولیه لامپ حدود ۱۰۰۰ بار شکست خورده بود. وقتی خبرنگار از او پرسید که چه احساسی داشتی از اینکه ۱۰۰۰ بار شکست خوردی، او گفت این نشان میدهد که من حداقل تا ۱۰۰۰ بار شکست ناپذیرم!
💢بعد از موفقیت، موفقیت نیست !
چیز جالبی که شاید کمتر به آن توجه کرده باشید این است که معمولاً بعد از یک موفقیت بزرگ چند اتفاق میافتد، یا مجموعه در آینده یک شکست را متحمل میشود و یا اینکه کلاً ریسک را کنار گذاشته و یک مسیر خیلی آرام را طی میکند که به دستاورد خیلی بزرگی نمیانجامد.
اگر بخواهم واضحتر بگویم، زمانی که شما موفق به انجام یک کار بزرگ شوید، احتمال موفقیت دوم بسیار پایین میآید زیرا موفقیت اول به شما هیچ درسی نمیدهد و بیشتر شما را در غرور و خوشحالی بینهایت فرو میبرد و همین دلیلی میشود که شما در حرکت بعدی خود حتی یک شکست کوچک هم شده تحمل کنید.
برای مثال: تیم فوتبال “لسترسیتی” که تازه به لیگ برتر جزیره انگلستان راه پیدا کرده بود در فصل ۲۰۱۵-۲۰۱۶ موفق شد در تعجب همگان قهرمان لیگ برتر شود، جیمی واردی مهاجم این تیم توانست رکورد گل زدن در بازیهای متوالی را از آن خود کند و در ۱۱ بازی پشت سر هم ۱۳ گل بزند.
خلاصه اینکه آن سال رؤیایی برای لستر سیتیِ گمنام فوقالعاده پیش رفت و در نهایت قهرمان شدند.
یک موفقیت بزرگ و عجیب…
خب حالا فکر میکنید که فصل بعد چه اتفاقی افتاد؟
فصل بعد این تیم رؤیایی چنان در خواب قهرمانی گذشته خود بود که جایگاهی بهتر از ۱۲ جدول را نتوانست کسب کند و فقط هوادارانش خوشحال بودند که این تیم به دسته پایینتر سقوط نکرده است!
البته منظور ما این نیست که موفقیت خوب نیست !
همه به دنبال موفق شدن هستیم، اما نکته این است که نباید بهمحض دستیابی به موفقیت در خواب آن غرق شویم و بعد از آن حتماً باید روزهایی را به بررسی اشتباهاتمان اختصاص دهیم و حس یک شکست خورده را در این بررسی به خود بگیریم.
💢تابلوی شکستتان را نصب کنید
پیشنهاد میکنم یک تابلو در اتاق و یا خانه خود درست کنید، که فهرست شکستهای انسانهای موفق روی آن درج شده باشد، این تابلو معجزه میکند. چون وقتی به آنها نگاه میکنید میبینید که شکست چقدر چیز عادی و معمولی است و چه افراد بزرگی هستند که چه شکستهای بزرگی در زندگی خود خوردهاند.
در زیر تابلو هم شکستهای خودت را بنویس، هر زمان که در حال نا امیدی بودید، شکستهای خودت را از نظر مالی، تعداد و بزرگی با شکستهای دیگران مقایسه کنید.
هر وقت شکستهای شما از شکستهای ناسا بیشتر شد آن وقت کارتان را کنار بگذارید!!
وقتی شکستهای شما از اپل و سامسونگ فراتر رفت دیگر تلاش کردن را رها کنید.
پیشنهاد میکنم که همین حالا یک تحقیق درباره شکستهای اینگونه شرکتها انجام دهید تا ببینید که شکستهای که شما به خاطرش مدام ناله کرده و خود را سرزنش میکنید چقدر بی اهمیت هستند.
خودت را جمع کن – سریع !
میدانم شکست سخت است، برخی شکستها انسان را گیم اور (Game Over) میکند، برخی اتفاقات آنقدر مهلک هستند که کمر هر فرد قدرتمندی را میشکنند. اما راهی نمیماند جز اینکه ما خودمان را جمع کنیم، باید بلند شویم و به ادامه مبارزه برسیم، خط قرمز شکستپذیری ما باید زمانی باشد که دیگر در این جهان زنده نباشیم.
باید تا روز آخر خود بجنگیم تا آخر خط و تا جایی که امکان دارد به مبارزه ادامه بدهیم. زمانی که حس شکست و نا امیدی به سراغتان میآید میتوانید کمی از کار فاصله بگیرید تا ذهنتان آرام شود.
بهتر است کمی خودتان را با کارهای شادی بخش سرگرم کنید، اگر میشود به یک سفر بروید.