تردیدی نیست که فناوری اطلاعات تواناییهای ما را در زمینههای مختلفی از جمله مسائل کاری بهطور چشمگیر افزایش داده است. این روزها بهلطف گوشیهای همراه، توانایی ارسال و دریافت ایمیل را حتی در دورافتادهترین مناطق جهان داریم.
کیفیت سرویس اینترنت بهحدی رسیده است که میتوانیم در جلسات شرکت خود حتی از یک قاره دیگر حضور یابیم و سرویسهای ابری ما را قادر ساخته حتی بدون نزدیک شدن به ساختمان محل کارمان، اسناد اداری را بخوانیم و ویرایش کنیم.
با وجود این پیشرفتها، ما همچنان تا حد زیادی تفکر سنتی خود را حفظ کردهایم. طبق تفکر سنتی، حضور فیزیکی در محل کار یک اصل اساسی بهشمار میآید. تا جایی که حتی یک فرهنگ کاری موسوم به حضورگرایی (Presenteeism) پدید آمده است. طبق این فرهنگ، حضور فیزیکی کارکنان در محل کار حتی در زمان بیماری اجتنابناپذیر است. از تأثیرات زیانبار حضورگرایی میتوان کاهش بازدهی شرکت را نام برد که در درازمدت خسارت مالی در پی دارد.
مسائلی از جمله نبود امنیت شغلی در جامعه و اعتیاد به کار (Workaholism) به گسترش فرهنگ حضورگرایی در محیطهای کاری دامن میزنند. اما ریشه این تفکر به محیطهای صنعتی برمیگردد که در آنجا لازم است کارکنان بخشهای مختلف خط تولید محصول تولیدشده را با یکدیگر مبادله کنند.
البته هنوز هم اصل حضور فیزیکی در کارخانجات برقرار است، اما آیا شغلهای اداری نیز به این اصل نیازمند هستند؟
بهنظر میرسد امروزه دیگر مرز بین خانه و محل کار در حال محو شدن است.
بهعبارت دیگر، ساعتهای کاری طولانی به چالش کشیده شده است و افراد در محیط خانه میتوانند کارهای سازمانی خود را انجام دهند یا در ساعات کاری به امور شخصی بپردازند. با این حساب کارکنان سازمانها انعطافپذیری بیشتری برای زندگی آسوده در دنیای مدرن خواهند داشت.