بخشی از سمینار ۲۴جول اوستین
با موضوع: چقدر برای رسیدن به خواسته ها مشتاق هستید؟
یکی از غم انگیز ترین چیزها این است که به آخر زندگی تان برسید و از خودتان بپرسید به چه کسی می توانستم تبدیل شوم و نشدم
چه می شد اگر به آن افراد اجازه نمی دادم مرا از معجزه زندگی ام منصرف کنند؟ چه میشد اگر با دوستانی که مرا با سازش با زندگی تشویق می کردند قطع رابطه می کردم؟
الان کجا بودم؟
چه میشد اگر با همسرم با احترام برخورد می کردم؟
چه می شد قدمی از روی ایمان در کسب و کارم بر می داشتم همیشه در حاشیه امن خود کار نمی کردم؟
نیازی نیست این سوالات را آن زمان از خود بپرسید شما همین الان می توانید شروع کنید برای تبدیل شدن به کسی که خدا شما را برای آن خلق کرده است ، دیر نیست
سوال این است که به اندازه کافی خواسته تان را می خواهید؟
شما آفریده نشده اید تا مثل بقیه باشید معمولی باشید.
با اعتیاد زندگی کنید
بی مصرف باشید
در کمبود و مشکلات زندگی کنید.
شما آفریده شده اید تا از بقیه متمایز باشید و یک سرو گردن از بقیه بالاتر باشید.
پس سهم خودت را انجام بده و خودت را متمایز کن.
باید حاضر باشید کارهایی را بکنید که دیگران حاضر نیستند انجام بدهند، بله.
این کار نیازمند داشتن انضباط شخصی می باشد و باید بتوانید به آرزوهای نفسانی خود نه بگویید.
اما در انضباط شخصی کمتر از درد پشیمانی است.
سخت است که زبانشان را گاز بگیرید و احساسی که دارید را به زبان نیاورید اما دردش کمتر از آن است که کسی که دوستش دارید ترکتان کند
سخت است که از غذاهای بد و چیزهایی که برای تان خوب نیست، بگذارید.ی
اعتبیاد
اما دردش کمتر از آن است که بیمار باشید سخت است که با دوستی که به شما آسیب می رساند، قطع رابطه کنید.
اما دردش کمتر از آن است که به رویاهایتان نرسید.