#جول_اوستین
او همیشه کارها را به شیوه معمول انجام نمی‌دهد که همه چیز به آرامی بهبود یابد
آنها را ناگهانی و به طرز غیرمعمول انجام خواهد داد و شما نمیدیدید که در حال آمدن است به این دلیل که با گذشت روزها و هفته ها شما کماکان به لمس کردن او ادامه دادید
به انتظار داشتن از او ادامه دادید ، او در راه بود
شما به گونه‌ای صحبت کردید که آن اتفاق در حال رخ دادن است
ایمان شما در حال شکل دادن کل وجود شماست
ایمان شما اعتیادتان را ترک می‌کند
ایمان شما از زیر بار قرض نجاتتان خواهد داد
ایمان تان به شما کمک می‌کند رویای تان را تحقق بخشید
درباره‌ی آن خانمی که مشکلاتی با پاهایش پیدا کرده بود
عضله ها و مفاصلش باعث ایجاد درد نسبتاً شدیدی در او شده بودند
به طور خلاصه او توانایی راه رفتن را از دست داده بود
همه کاری که پزشکان می‌توانستند انجام دهند تجویز دارو برای تسکین درد او بود برای چندین ماه او به محل کارش هم نرفت
او نمی‌توانست بایستد
مجبور بود در خانه بماند، بدون کار کشیدن از پاهایش پیش بینی وضعیت آتی بیمار خوب به نظر نمی‌رسید
او نمی دانست آیا می‌تواند دوباره راه برود یا نه
یک روز شنبه بعدازظهر
او شوهرش مراسم ما را به صورت آنلاین تماشا می کردند
در پایان من همیشه از مردم میخواهم که بایستند تا طلب مغفرت کنند خب شوهر او ایستاده بود دقیقا در اتاق پذیرایی ایستاده بود
او می‌خندید، خوشحال و شگفت زده بود او به زنش نگاهی کرد و گفت:
زود باش عزیزم، بلند شو کنار من بایست او گیج شده بود و گفت: منظورت چیه؟ تو که میدانی نمیتوانم بایستم
او گفت:معلومه که می‌توانی!
و دستانش را گرفت و کمکش کرد که بایستد او در زمانی که دعا می‌کردیم زنش را نگه داشته بود و می‌توانم تصور کنم خداوند آن زن را در آنجا می‌دید که با درد شدیدی که داشت ایستاده بود و شوهرش او را نگه داشته بود اما برای طی کردن پله های ایمان مصمم بود…
مصمم در طی کردن پله های ایمان -۱
