09365495434

چگونه کودکان خود را اشتغال زا بار آوریم؟

کسب و کارهای کوچک یکی از مهمترین  ارکان  اقتصاد هستند. تقریبا نیمی از نیروی کار بخش خصوصی آمریکا در کسب و کارهای کوچک مشغول هستند. تحقیقات نشان داده است که کسب و کارهای کوچک در مقایسه با شرکت های بزرگ تر ثبت اختراع، ۱۶ برابر اختراعات بیشتری به ثبت رساندند یعنی نو آورترمد نسبت به بقیه انواع کسب و کار.

حالا با توجه به اهمیت موضوع کسب وکار های کوچک و کارآفرینی باید اقدام به تربیت نیروی زبده در  این خصوص انجام دهیم. تا بتوان در آینده به بدنه فعالیتهای اقتصادی کشور وارد شوندو سبب توسعه اقتصادی گردند.

اولین گام برای این موضوع حذف چهارچوبهای  تفکر استخدامی در مشغل دولتی و تفکر کار مند می باشد.

در مدارس ابتدایی، کودکان را از تفکر کارآفرینی دلسرد می کنند.

سیستم مدرسه می خواهد دانش آموزان به جای ساخت پروژه های موردنظر خود، روی تکالیفی که به آنها داده می شود تمرکز کنند. اگر این کار را انجام دهند جایزه می گیرند و در غیراینصورت تنبیه خواهند شد. مشاوران معمولا کودکان را تشویق می کنند به دنبال شغل های سنتی (شغل هایی که به تحصیلات دانشگاهی نیاز دارند) بروند و زیاد در مورد راه اندازی یک کسب و کار صحبت نمی شود.

البته دروسی مثل ریاضی، انگلیسی و … هم مهم هستند. ولی صحبت اینجاست که سیستم این چنینی در مدرسه مانع از تفکر کارآفرینانه در یک سطح عالی و کار آمد می­گردد. مدارس دانش آموزان را طوری تربیت می کنند که در آینده کارمندان خوبی بشوند نه کارآفرینان و افراد ریسک پذیر.

امروزه ما شاهد آن هستیم که ویژگی های کارآفرینی مثل تمایل به ریسک و نافرمانی(صفتی که اتفاقا در بین نوجوانان به حد کافی رایج است) به طور کلی صفاتی منفی دانسته می شوند و به جای اینکه پرورش یابند سرکوب می گردند.

کامرون هرالد دراین باره می گوید: کودکی که از مدرسه دلزده شده، در کلاس ها مردود می شود، با هم کلاسی هایش در تضاد است: این کودک شاید کارآفرین باشد.

 

 

در ادامه، برخی از صفات کلیدی کارآفرینی و ایده هایی برای پرورش این صفات در کودکان را مطرح خواهیم کرد:

حل مسئله:

وقتی صاحب یک کسب و کار باشید به صورت یک فعالیت روزانه به حل مسائل می پردازید. کارمندان، مشتریان، کامپیوترها و خیلی چیزهای دیگر مشکل دارند. شما نمی توانید این مشکلات را نادیده بگیرید بلکه باید گزینه های خود را ارزیابی کرده و راهی برای حل مشکل بیابید، حتی اگر این راه اشتباه باشد. کودکان معمولا بیشتر از بزرگسالان بدون فکر و سریع عمل می-کنند، چون هنوز نتایج انتخاب های بد را تجربه نکرده اند.

با روش های زیر می توانید مهارت های حل مسئله را به کودکان آموزش دهیم.

شناسایی ابعاد مسئله

مطرح کردن ایده ها برای راه حل موجود

لیست کردن منافع احتمالی یا نتایج هر راه حل

انتخاب بهترین گزینه و اقدام کردن

تمایل به کسب درآمد:

وقتی کودکان به اندازه ی کافی بزرگ شدند به آنها بیاموزید که به لطف تبلیغات، پول خواستن زیاد سخت نیست. یک تفاوت بزرگ بین پول خواستن و تمایل به کسب درآمد وجود دارد. برای کسب درآمد باید کار کرد و کودکان قدر پولی را که با کار به دست می آورند، بیشتر از پولی که دستی و بدون کار می گیرند می دانند.

نحوه ی فروش:

به جای اینکه کارهای روزانه را به کودکان خود سپرده و به آنها دستمزد بدهید(روش کارمند بودن )، آنها را تشویق کنید کاری را که فکر می کنند لازم است انجام دهند و سپس بعد از انجام آن کار، در مورد قیمت مذاکره کنند. فروختن روزنامه یا شکلات وهر کالایی دیگر تمرینی باارزش برای کارآفرینان آینده است. در این صورت آنها یاد می گیرند چطور با بزرگسالان صحبت کنند و ترسشان می ریزد و به جای این که نق بزنند فلان چیز را می خواهم، قانع می شوند.

 

 

سرسختی:

کارآفرینان گاهی اوقات یا شاید به مدت طولانی در حال کشمکش هستند تا چیزی را که می خواهند با سعی و کوشش و تقلا کردن به دست آورند.

مهم است که به آنها بیاموزید هیچ چیز ارزشمندی آسان به دست نمی آید و فقط به خاطر شکست یا سخت بودن کاری، نباید آن کار را رها کرد.

بهتر است کودکان به جای اینکه همه چیز به دستشان داده شود و نیازی به تحمل سختی ها نداشته باشند، در سنین پایین یاد بگیرند تحمل و استقامت داشته باشند.

خلاقیت:

خلاقیت معمولا ارتباط نزدیکی با هنر دارد. کارآفرینان، خلاق ترین افراد هستند و شاید تنها کسانی باشند که خودشان شغل خود را ایجاد می کنند. کارآفرینان باید هوشیار باشند و توجه کنند که مردم نیاز دارند(تقاضا)، پس باید برای آن نیاز یک راه حل بیابند(عرضه)، و سپس آن راه حل را با قیمتی مناسب به آنها بفروشند، سود کسب کنند، رقابت نمایند، و الی آخر…. .

 

شما چطور می توانید خلاقیت را به عنوان یک مهارت آموزش دهید؟

کودکان باید وقت زیادی داشته باشند تا بازی های بدون ساختار انجام دهند تا بتوانند از تخیل خود استفاده کنند. برخی افراد گمان می کنند تکنولوژی مانع خلاقیت است، ولی استفاده ی صحیح از تکنولوژی می تواند به خلاقیت کمک کند. می توان به همراه تکنولوژی مدرن، از فعالیت های سنتی تر مثل یادگیری یک ابزار یا نقاشی بهره گرفت تا کودکان یاد بگیرند که می-توانند آزادانه به تخیلات خود فکر کرده و به دنبال ایده های خود باشند.

 

رهبری:

با روش های مختلفی می توان رهبر بودن را به کودکان آموزش داد. مثلا می توانید برای آنها یک الگو مشخص کرده و خودتان رهبر خوبی باشید تا آنها هم یاد بگیرند. می توانید آنها را به مشارکت در فعالیت های تیمی تشویق کنید و مشاهده کنید که آنها چطور با کودکان دیگر تعامل برقرار می کنند. اگر آنها دچار مشکل شدند یا اگر یک کودک دیگر رفتاری ناعادلانه داشت، سریع دخالت نکنید. اجازه دهید آنها خودشان مشکلاتشان را برطرف کنند.

شبکه سازی:

اگر به طور محلی و بین المللی، آنلاین و آفلاین، با گروه گسترده ای از افراد در ارتباط باشید می توانید برای مشاوره از آنها بهره بگیرید، ایده های جدیدتان را با آنها در میان بگذارید، آنها را در پست های مناسب به کار بگیرید، یا از آنها بخواهید شما را به افرادی که می  شناسند معرفی نمایند.

می توان کودکان را تشویق کرد به مردم علاقه داشته باشند. بدین منظور می توانید به آنها اجازه دهید به مکالمات والدین و سایر بزرگ ترها گوش کرده و سوال بپرسند. اگر بخشی از یک گروه اجتماعی هستید، فرزند خود را تشویق کنید تا علاوه بر کودکان هم سن و سال خود، به افراد بزرگ تر از خودشان هم نزدیک شده و با آنها صحبت کنند. طبیعتا آنها ممکن است از این کار خجالت بکشند ولی با تمرین، حتی ترسوترین کودکان هم می توانند ترس را کنار گذاشته و ارزش برقراری روابط با افراد جدید را یاد بگیرند.

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *